ول زنى كه وجود مبارك پیغمبر اختیار نمود "حضرت خدیجه" چهل ساله بود كه در سن بیست و پنج سالگى با آن مخدره ازدواج فرمود. جناب خدیجه خواهر ابوینى "عوام" پدر "زبیر" است كه اهل تسنن را از عشیره مبشره میدانند.
تولد فاطمه(علیهاالسلام) در بیستم جمادى الثانى سال چهارم بعثت در مكه معظمه بوده و این خانم را فاطمه نام نهادند.
"شیخ صدوق" در "معانى الاخبار" از "سدیر صیرفى" از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت میكند كه در حدیث معراج آمده كه جبرئیل از درخت بهشتى سیبى چیده به دست مبارك حضرت رسول داد چون آن را شكافت نورى مشاهده كرد. فرمود اى جبرئیل این نور چیست؟ عرض كرد: هى فى السماء منصورة و فى الارض فاطمة .
از این روایت معلوم میشود كه خدا این نام را قبل از ولادت بر آن خانم نهاده و لذا بعد از تولد ملكى بر پیغمبر نازل شد و اسم فاطمه را به زبان آن حضرت جارى ساخت .
اگر چه قبل از این كه این حضرت، فاطمه نامیده شود؛ فاطمههاى دیگرى در اسلام بودهاند مانند: "فاطمه" مادر خدیجه و "فاطمه بنت اسد" و "فاطمه بنت زبیر" و "فاطمه بنت حمزه" ولى در اسلام، اول زنی كه فاطمه نامیده شد دختر پیغمبر بود و در هر خانهای كه دخترى به نام فاطمه باشد باعث ازدیاد رحمت و زیادی برکت خواهد بود.
معناى فاطمه
لفظ فاطمه مشتق از "فطم" است و در مجمع البحرین گوید: فطیم بر وزن كریم طفلى را گویند كه از شیر مادر، جدا كرده باشند و رضاع وى به نهایت رسیده باشد. در المنجد گوید: فطم الحبل: قطعه .
در عیون الاخبار از حضرت زهرا(علیهاالسلام) روایت میكند كه پیغمبر فرمود: من فاطمه را فاطمه نامیدم براى آن كه خداوند او و دوستان او را از آتش جدا فرموده و عبارت روایت اینست كه: قال رسول الله سمیتها فاطمة لان الله فطمها و فطم من احبها عن النار .
حضرت رسول اکرم فرمودند: مردم در حكمرانى حریص میشوند با آن كه عاقبت آن افسوس و پشیمانى است پس آن وقت طفل شیرى در آسایش و راحتی است و آن كه از شیر گرفته شده در زحمت و مشقت خواهد بود. شاید در این روایت فاطمه است كه از شیر گرفته شده معنى دارد.
و نیز در حدیث دیگر فرمود: بهترین امت من كسى است كه جوانى خود را در طاعت خدا صرف نماید و از لذات دنیا خود را جدا نماید. در این خبر فطم به معنى جدا شدن آمده و آنچه از اخبار استفاده میشود اینست كه وجه تسمیه آن مخدره به فاطمه یكى از وجوه زیر است:
1- او را فاطمه گفتند لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و دینا و حسبا، چنانچه مفاد خبر صادقین در بحارالانوار است .
فاطمه(سلام الله علیها) مقامات عالیه نفسانیه و فضائل عقلانیه را دارا بود و در كودكى كمال بزرگى را داشت كه در میان تمام زنان دنیا وجود نداشت، لذا پدرش او را سیده نساء عالمین خواند، بلكه درباره ایشان فرمود: انها اشرف من جمیع الانبیاء و المرسلین عدا ابیها خاتم النبیین؛ از همه اینها غیر از پدرش برتر بود و در شرافت زندگى به درجهاى رسید كه دست دیگران به آن پایه نرسد.
2- در علل الشرایع از حضرت باقر(علیهالسلام) روایت كرده كه فرمود: لما ولدت فاطمة اوحى الله تعالى ملك فانطلق به لسان محمد فساماها فاطمة قال انى فطمتك بالعلم و فطمتك عن الطمث قال (علیهالسلام) والله لقد فطمها الله تبارك و تعالى بالعلم و عن الطمث بالمیثاق .
در این حدیث چهار مطلب ذكر شده است :
- ملكى اسم فاطمه را بر زبان پیغمبر جارى نمود.
- فطام فاطمه به علم به این معنى كه فطمتك بالعلم؛ یعنى ترا به علم شیر دادم تا بى نیاز از دیگران شدى یا آن كه ترا به سبب علم از جهل جدا كردم و یا بریدن تو از شیر مقرون به علم بود.
- فطام از طمث به این معنى است كه فاطمه مثل زنان دیگر خون حیض نمىبیند.
شیخ صدوق مینویسد كه روز قیامت لواء شفاعت به دست فاطمه زهرا داده میشود تا از ذراره (فرزندان) و دوستانش شفاعت كند.
- كلام امام باقر(علیهالسلام) است كه به قسم خوردن با ضمیمه میثاق خبر از قول حضرت رسول اکرم داده و قسم خوردن امام باقر به جهت آنست كه دیگران گمان نكنند امام باقر درباره مادرش زهرا مبالغه میكند بلكه عین حقیقت را بیان فرموده است.
علم حضرت فاطمه(علیهماالسلام)
كلینى در كافى خبرى از "ابوالبصیر" نقل میكند که: خدمت امام صادق(علیهالسلام) شرفیاب شدم؟ عرض كردم میخواهم از شما سئوالى بپرسم آیا اینجا كسى هست كه كلام مرا بشنود؟ حضرت فرمود هر چه به خاطرت رسیده بپرس. گفتم قربانت گردم شیعیان شما با هم گفتگو میكنند كه رسول خدا بابى از علم به على تعلیم فرمود كه از آن هزار باب گشوده شد، حضرت فرمود پیغمبر هزار باب از علم به على آموخت كه از هر بابى هزار باب گشوده شد.
ابوبصیر تعجب كرده گفت: این عمل عمده و بزرگی است به این معنى كه بالاتر از این معنا و مرتبه، هیچ مرتبه علمى دیگرى نیست. پس حضرت قدرى فكر كردند. بعد فرمود كه آن علم عمدهاى بود ولى نه آنقدر عمده كه تو خیال میكنى. بعد حضرت فرمود: نزد ما آل محمد جامعه است و مخالفان ما چه میدانند كه جامعه چیست؟
ابوبصیر گفت: قربانت گردم جامعه چیست؟ فرمود طوماریست كه هفتاد ذراع است، به ذراع رسول خدا كه آن حضرت به على(علیهالسلام) فرموده و على نوشته است تمام حلال و حرام و تمام چیزهائی كه مردم به آنها محتاجند، حتى تفاوت در خراشی كه در بدن دیگرى وارد آورد در آنست. سپس حضرت، دست ابابصیر را فشرده فرمود: حتى این را هم نوشته است.
ابابصیر گفت: بخدا قسم این علم عمده است. حضرت فرمود: عمده میباشد ولى نه آنقدرها كه تو گمان كردهاى. مجددا ساعتى حضرت تامل فرمودند. بعد فرمود: نزد ما جفر است ولى مردم چه میدانند جفر چیست؟ عرض كردم بفرمائید كه جفر چیست؟ حضرت فرمود ظرفى است از پوست كه علم تمام انبیاء و اوصیاء و علمائی كه از بنى اسرائیل مردهاند تا كنون در آن ثبت و ضبط شده است، ابونصیر از روى تعجب گفت: ان هذا هوالعلم، این علم مهمى است، حضرت فرمود: انه لعلم و لیس بذلك، بلى این علم است ولى نه آنطور كه تو تصور نمودى .
پس حضرت قدرى تامل فرمودند بعد گفتند: و ان عندنا لمصحف فاطمه و ما یدریهم ما مصحف فاطمة .
در نزد ما مصحف فاطمه میباشد و مردم چه میدانند كه مصحف فاطمه چیست؟ عرض كردم مصحف فاطمه چیست؟ امام فرمود: مثل قرانكم هدا ثلث مرآت و الله ما فیه من قرانكم حرف واحد؛ آن مصحف سه برابر این قرآنست و بخدا قسم یك حرف از قرآن هم در آن نیست كه مكررات قرآن باشد بلكه علومى است كه خداوند به فاطمه زهرا تعلیم فرموده و این مصحف و جفر و جامعه تا روز قیامت نزد ما هست .
در علل الشرایع در حدیث مفصلى از اباذر نقل میكند كه فاطمه قسیم بهشت و جهنم است و این بالاترین مقام براى حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) میباشد.
3- در عیون الاخبار از حضرت زهرا(علیهاالسلام) روایت میكند كه پیغمبر فرمود: من فاطمه را فاطمه نامیدم براى آن كه خداوند او و دوستان او را از آتش جدا فرموده و عبارت روایت اینست كه: قال رسول الله سمیتها فاطمة لان الله فطمها و فطم من احبها عن النار .
در روایت است كه فرداى قیامت فاطمه دوستان خود را از صحراى محشر جمع میكند و به بهشت میبرد مانند مرغى كه دانه را از غیر دانه تمیز میدهد و برمیدارد.
پرچم شفاعت در قیامت به دست حضرت فاطمه(علیهاالسلام)
درباره این كه روز قیامت لواء و پرچم شفاعت بدست حضرت فاطمه(علیهالسلام) داده خواهد شد و شفیعه مطلق عرصه محشر است آیات و اخبار متواتری وارد شده است .
در روایتى آمده كه روز قیامت لواء احمد را بدست فاطمه میدهند جاى دیگر دارد كه روز قیامت اول دیوان محاسباتی كه گشوده میشود دیوان حساب انتقام فاطمه از دشمنان اوست .
در انوار نعمانیه است كه در تفسیر آیه: "و اذا المودة سئلت باى ذنب قتلت"؛ انتقام قتل محسن سقط شده است .
شیخ صدوق مینویسد كه روز قیامت لواء شفاعت به دست فاطمه زهرا داده میشود تا از ذراره (فرزندان) و دوستانش شفاعت كند. علامه مجلسى در احادیث معراج نقل میكند كه پیغمبر فرمود: در شب معراج كاخى رفیع در بهشت دیدم كه وصف فراوانى از آن میكنند، پرسیدم این كاخ از كیست؟ گفتند مخصوص فاطمه دختر محمد(صلی الله علیه و آله) است كه پس از شفاعت دوستان به این كاخ نزول اجلال میفرماید.
در علل الشرایع در حدیث مفصلى از اباذر نقل میكند كه فاطمه قسیم بهشت و جهنم است و این بالاترین مقام براى حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) میباشد.
ابن شهر آشوب مینویسد در ذیل سوره هل اتى وارد شده كه فاطمه در باب بهشت مىایستد و هفتاد هزار حوریه با او هستند و دوستان خود را به بهشت میبرد و با لواء شفاعت به بهشت وارد میگردد تا در بهشت جای گیرد و آنجا هم فاطمه زن منحصر بفرد امیرالمؤمنین(علیهالسلام) است .
بریدن و قطع شدن فاطمه از بدیها همان مقام عصمت است كه آن خانم داشته است و دلیل بر این معنى آیه تطهیر است.
4- چهارمین وجه تسمیه آن حضرت به فاطمه اینست كه در بحارالانوار از حضرت صادق(علیهالسلام) روایت میكند كه حضرتش فرمود: آیا میدانى تفسیر فاطمه چیست؟ عرض كردم به من خبر دهید. فرمود فاطمه شد به علت آن كه از شر و بدیها بریده شد و عادت زنانگى هم مثل سایر زنان نداشت .
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: اتدرى اى شىء تفسیر فاطمة قال فطمت عن الشر .
بریدن و قطع شدن فاطمه از بدیها همان مقام عصمت است كه آن خانم داشته است و دلیل بر این معنى آیه تطهیر است. اگر كسى بگوید مریم هم مقام عصمت داشت، فاطمه(علیهاالسلام) هم مقام عصمت داشت پس فرق این دو چیست؟ در پاسخ میگوییم خداوند مقام عصمت مریم را در قرآن معلوم نكرده ولى مقام عصمت حضرت زهرا معلومست چون آیه تطهیر درباره پنج تن نازل شده، معلوم میشود بقدرى مقام عصمت حضرت زهرا بلند بوده كه خداوند کنار پیغمبر و على و حسنین (علیهمالسلام) ذكرش میفرماید.
:: موضوعات مرتبط: مادر امام حسین(ع)
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: