برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | 17:18 | نویسنده : میلاد |

این بحث یکی از بحث های جالب و جذاب و بسیار هم بحث بر انگیز بین محققین است.من چند تا از قول های مهم در این مورد رو اووردم و در صورت نیاز بگید بقیه اش رو هم بیارم و براتون بنویسم.یا حق:

محل زندگی امام زمان کجاست؟

«طیبه» یكی از نام‏های مدینه طیبه است. این روایت دلالت می‏كند كه آن حضرت‏(ع) غالباً در این شهر و در حوالی آن است. همچنین دلالت می‏كند كه همواره با ایشان سی نفر از یاران خاصشان هستند و اگر یكی از آنها بمیرد، كس دیگری جای‏گزین او می‏شود.

موضوع محل اقامت و سكوت امام مهدی‏(ع) در زمان غیبت از جمله موضوع‏هایی است كه ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است و معمولاً در مجالس و محافل مهدوی مورد پرسش قرار می‏گیرد.

 
پیش از پاسخ‏گویی به این پرسش یادآوری این نكته ضروری است كه برای غیبت امام مهدی‏(ع) دو معنا قابل تصور است:
 نخست ناپیدا بودن امام؛ یعنی اینكه آن حضرت در دوران غیبت از نظر جسمی از دیدگان مردم به دور است و و اگر چه آن حضرت مردم را می‏بیند و از حال آنها باخبر می‏شود، ولی كسی توان دیدن ایشان را ندارد.
 دوم، ناشناس بودن امام: در این فرض آن حضرت در طول زمان غیبت در میان مسلمانان حضور می‏یابد و با آنها مواجه می‏شود، ولی كسی او را نمی‏شناسد و به هویت واقعی‏اش پی نمی‏برد.1
 بحث از محل اقامت و سكونت امام مهدی‏(ع) در زمان غیبت اگر چه در هر دو فرض مطرح می‏شود، ولی به نظر می‏رسد در فرض دوم این موضوع كمتر جای بحث دارد و آن حضرت با مخفی داشتن هویت خود در هر كجا كه بخواهد می‏تواند زندگی كند.
 در زمینه محل اقامت امام مهدی‏(ع)، روایت‏های گوناگونی وجود دارد كه با توجه به آنها محل‏های احتمالی اقامت آن حضرت را می‏توان به سه دسته تقسیم كرد:


 1. محل‏های دور دست و ناآشنا

 برخی از روایات، محل خاصی را برای اقامت امام مهدی‏(ع) تعیین نمی‏كنند و جایگاه ایشان را در بیابان‏ها و كوه‏ها، مكان‏های دوردست و محل‏هایی می‏دانند كه هیچ كس از آن آگاهی ندارد. از جمله در روایتی كه از خود آن حضرت نقل شده است، ایشان خطاب به علی بن مهزیار می‏فرماید:
«ای پسر مهزیار! پدرم ابو محمد از من پیمان گرفت كه هرگز با قومی كه خداوند بر آنها خشم گرفته، آنها را لعنت كرده، برای آنها در دنیا و آخرت، بیچارگی رقم خورده و عذابی دردناك در انتظار آنان است، هم‏نشین نباشم و به من دستور داد كه برای اقامت، كوه‏های سخت و سرزمین‏های خشك و دور دست را برگزینم».2
 همچنین آن حضرت در توقیع شریفی كه خطاب به شیخ مفید صادر شده است، در این زمینه می‏فرماید:
«ما براساس آنچه خدای تعالی برای ما و شیعیان مؤمن‏مان مصلحت دیده، تا زمانی كه دولت دنیا از آن فاسقان است، در سرزمین‏های دوردستی كه از جایگاه ستمگران دور است، سكنا گزیده‏ایم، ولی از آنچه بر شما می‏گذرد، آگاهیم و هیچ یك از اخبار شما بر ما پوشیده نمی‏ماند».3
 در روایتی كه از امام صادق‏(ع) نقل شده است، آن حضرت، جایگاه امام مهدی‏(ع) را جایی ناشناس معرفی می‏كند كه جز معدود افرادی از آن آگاهی ندارند:
«و هیچ‏كس از دوست و بیگانه از جایگاهش آگاهی نمی‏یابد مگر همان خدمت‏گزاری كه به كارهای او می‏رسد».4
 این‏گونه روایات گویای آن است كه امام مهدی‏(ع) بر اساس امر الهی، در مكان‏هایی ناشناخته، دور از دست‏رس، به دور از شهرها و آبادی‏ها زندگی می‏كند و از محل اقامت آن حضرت آگاه نیست.

 2. محل‏های خاص و شناخته شده

 در برخی روایات، از مكان‏هایی خاص به عنوان اقامت‏گاه امام مهدی‏(ع) در دوران غیبت یاد شده است كه از آن جمله می‏توان به موارد زیر اشاره كرد:


 الف) مدینه

 در برخی روایات، از مدینه منوره به عنوان محل اقامت امام عصر(ع) یاد شده است. در روایتی كه از امام محمد باقر(ع) نقل شده است، در این زمینه چنین می‏خوانیم:
صاحب این امر ناگزیر از كناره‏گیری است و او در [زمان] كناره‏گیری خود ناگزیر از [داشتن] نیرو و توانی است. او با وجود آن سی نفر هیچ هراسی ندارد. چه خوب جایگاهی است [مدینه] طیبه.5
 در كتاب شریف «بحارالأنوار» ذیل این روایت چنین آمده است:
«طیبه» یكی از نام‏های مدینه طیبه است. این روایت دلالت می‏كند كه آن حضرت‏(ع) غالباً در این شهر و در حوالی آن است. همچنین دلالت می‏كند كه همواره با ایشان سی نفر از یاران خاصشان هستند و اگر یكی از آنها بمیرد، كس دیگری جای‏گزین او می‏شود.5
 در روایت دیگری كه از امام حسن عسكری‏(ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ این پرسش راوی كه می‏پرسد: «اگر حادثه‏ای برای شما روی دهد سراغ فرزندتان را از كجا بگیریم؟» می‏فرماید: «در مدینه».6


 ب) كوه رضوی

 برخی روایات، «كوه رضوی» در نزدیكی مدینه را پناه‏گاه و اقامت‏گاه امام عصر(ع) معرفی كرده‏اند كه روایت زیر از آن جمله است:
 عبدالاعلی مولی آل سام می‏گوید: به همراه ابی عبدالله [امام صادق](ع) [از مدینه] خارج شدیم، زمانی كه به روحاء [در اطراف مدینه] رسیدیم، آن حضرت دقایقی نگاهش را به كوهی كه در آن منطقه بود، دوخت و آنگاه فرمود:
«این كوه را می‏بینی؟ این كوه «رضوی» نام دارد و از كوه‏های فارس است. چون ما را دوست داشت، خداوند آن را به سوی ما منتقل كرد. در آن، همه درخت‏های میوه‏دار وجود دارد و در دو مرحله پناه‏گاهی خوب برای خائف [امام زمان] است. آگاه باش كه برای صاحب این امر دو غیبت است كه یكی از آنها كوتاه و دیگری بلند است».7
 در دعای ندبه نیز از این مكان نام برده شده است.8
 یاقوت حموی در مورد منطقه «رضوی» می‏نویسد:
«رضوی، كوهی است میان مكه و مدینه در نزدیكی ینبع و دارای آب فراوان و درختان زیادی است. كیسانیه9 می‏پندارند كه محمد بن حنفیه در آنجا زنده و مقیم است».10
 گفتنی است در احادیث فراوانی، از «رضوی» یاد شده و از آن بسیار ستایش شده است.11


 ج) ذی طوی

 مكان دیگری كه در روایات از آن به عنوان محل اقامت امام عصر(ع) یاد شده، «ذی طوی» است. «ذی طوی»، نام كوهی در اطراف مكه است. در روایتی كه از محمد باقر(ع) نقل شده، چنین آمده است:
صاحب این امر را در یكی از این دره‏ها غیبتی است. [در این حال، آن حضرت...] با دست خود به ناحیه ذی طوی اشاره كرد».12
 گفتنی است در دعای ندبه نیز به نام این مكان اشاره شده و در برخی روایات، از همین منطقه به عنوان محل تجمع یاران امام مهدی‏(ع) یاد شده است.13


 3. در میان مردم

 دسته سوم از روایات مانند دسته اول، از جایگاه و مكان خاصی نام نمی‏برند و از آنها استفاده می‏شود كه امام مهدی‏(ع) به صورت ناشناس در میان مردم زندگی می‏كند. در روایتی كه از امام صادق‏(ع) نقل شده است، در این زمینه چنین می‏خوانیم:
«چگونه این مردم، این موضوع را انكار می‏كنند كه خداوند با حجتش همان گونه رفتار می‏كند كه با یوسف رفتار كرد؟ همچنین چگونه انكار می‏كنند كه صاحب مظلوم شما ت همان كه از حقش محروم شده و صاحب این امر [حكومت] است ت در میان ایشان رفت و آمد می‏كند، در بازارهایشان راه می‏رود و بر فرش‏های آنها قدم می‏نهد، ولی او را نمی‏شناسند، تا زمانی كه خداوند به او اجازه دهد كه خودش را معرفی كند، چنان كه به یوسف اجازه داد، آن زمان كه برادرانش از او پرسیدند: «آیا تو یوسف هستی؟» پاسخ دهد كه «آری، من یوسف هستم».14
 حال این پرسش مطرح می‏شود كه كدام‏یك از این سه دسته روایت قابل پذیرش هستند و آیا راهی برای جمع كردن میان آنها وجود دارد یا خیر؟
 به نظر می‏رسد میان این سه دسته روایت منافاتی وجود دارد و آن حضرت بسته به شرایط و موقعیت‏های مختلفی كه پیش می‏آید، زندگی به صورت ناشناس در میان مردم و اقامت در مكان‏هایی چون مدینه منوره یا دوری گزیدن از مردم و اقامت در مناطق دور از دست‏رس را انتخاب می‏كند.
به بیان دیگر، براساس دومین معنایی كه برای غیبت قابل تصور است؛ یعنی ناشناس بودن امام مهدی‏(ع)، آن حضرت، الزامی برای اقامت در محلی خاص یا دور از دست‏رس ندارد و می‏تواند به صورت طبیعی در میان مردم زندگی كند. البته ممكن است رعایت مصالحی دیگر، آن حضرت را وادار كند كه براساس سفارش پدر بزرگوارشان، كوه‏ها و بیابان‏ها را اقامت‏گاه خود برگزیند.

 بدیهی است اگر قرار باشد آن حضرت به صورت ناشناس در میان مردم زندگی كند، مكان‏هایی چون مدینه منوره در كنار قبر جد بزرگوارش، بهترین مكان خواهد بود.

پی‌نوشت‌ها:
1. برای مطالعه بیشتر در این زمینه‏ر.ك: همین كتاب، ص  .
2. كتاب الغیبت[ (شیخ طوسی)، ص 161.
3. الاحتجاج، ج 2، ص 599؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 176.
4. كتاب الغیبت[ (نعمانی)، ص 172، ح 5.
5. الكافی، ج 1، ص 340؛ كتاب الغیبت[ (شیخ طوسی)، ص 102؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 153، ح 6.
6. بحارالأنوار، ج 52، ص 153.
7. الكافی، ج 1، ص 328، ح 2؛ كتاب الغیبت[ (شیخ طوسی)، ص 139؛ بحارالأنوار، ج 51، ص 161، ح 11.
8. كتاب الغیبت[ (شیخ طوسی)، ص 103؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 153، ح 7.
9. ر.ك: بحارالأنوار، ج 99، ص 108.
10. كیسانیه پیروان مختار بن ابوعبیده ثفقی بودند. او نخست برای پیشرفت كار خود دعوت به علی بن الحسین‏علیه السلام سپس دعوت به محمد حنفیه می‏كرد. البته كار او مبتنی بر اعتقاد وی به اهل بیت نبود، بلكه می‏خواست از آن بهره‏برداری سیاسی كرده باشد و چون كارش بالا گرفت خود دعوی دریافت وحی از خداوند كرد و عباراتی مسجع و مقّفی به تقلید قرآن به زبان می‏راند. (فرهنگ فرق اسلامی، ص 373)
11. یاقوت حموی، مراصد الإطلاع علی أسماء الأمكنته و البقاع، ج 2، ص 620.
12. ر.ك: بحارالأنوار، ج 52، ص 306؛ ج 53، ص 97.
13. كتاب الغیبت[ (نعمانی)، ص 182.
14. ر.ك: كتاب الغیبت[ (نعمانی)، ص 315؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 306، ح 80؛ ص 307، ح 81.
15. ر.ك: بحارالأنوار، ج 99، ص 108.
16. كتاب الغیبت[ (نعمانی)، ص 164؛ الكافی، ج 1، صص 336 و 337، ح 4.

 


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | 17:17 | نویسنده : میلاد |

امام مهدي عليه‏السلام به جهت قدرداني و وفا نسبت به رشادتهاي حضرت عباس عليه‏السلام به اين بارگاه ملکوتي تشريف مي‏آورند، نمونه زير گوياي اين واقعيت مي‏باشد: 

فقيه فرزانه آيت الله حاج سيد مرتضي لنگرودي فرمود: در حرم مطهر حضرت قمر بني‏هاشم عليه‏السلام مشغول زيارت بودم، ناگهان ديدم شخصي پشت سر من مشغول زيارت و خطاب به حضرت مي‏فرمايد: 

 «يا عمي!» و مطالبي را با فصاحت و بلاغت بيان مي‏کند. من از بس برايم اين مطلب جالب و جذاب بود دست از زيارت برداشتم تا ببينم اين بزرگوار چه مي‏گويد. همچنان مات و مبهوت شده بودم ولي کلمات دلرباي ايشان را همچنان مي‏شنيدم و ايشان گريه مي‏کرد و با حضرت در حال صحبت بود. ولي يک مرتبه از نظرم غايب شد. [1] .

 

 

 

امام مهدي عليه‏السلام به اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه، عنايت فراواني دارد. يکي از سرزمين‏هايي که مورد علاقه آقا بقيةالله روحي فداه است کربلا، و بارگاه ملکوتي سالار شهيدان عليه‏السلام و برادر بزرگوارش حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام است، بنابراين، زائران محترم، توجه داشته باشند، با مشرف شدن به اين مکان گرامي دو وظيفه مهم دارند: 

1. زيارت به نيابت از امام عصر عليه‏السلام که نشان دهنده معرفت زائر و مورد توجه قرار گرفتن او از سوي زيارت شونده و ملائکه است. 2. دعا براي تعجيل در فرج آقا امام زمان عليه‏السلام که بسيار مهم و با ارزش است. قطعا، امام زمان عليه‏السلام محتاج نيابت و دعاي ما نيست، بلکه ما محتاج عنايت او عليه‏السلام هستيم. و اين اعمال سبب جلب عنايت او عليه‏السلام خواهد شد. 


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | 17:16 | نویسنده : میلاد |

امام سجاد (ع) پس از شهادت پدر، در ایام اسارت و در شرایط اختناق، امامت را به عهده گرفت و این شرایط سخت تا پایان امامت وی ادامه یافت. وجود اختناق و کنترل شدید حکومت ها سبب شد مبارزات سیاسی یا مسلحانه نتیجه ای جز هدر رفتن نیروها نداشته باشد ... مام سجاد(ع) با شش حاکم جور معاصر بود که عبارتند از:1- یزید بن معاویه، 2- عبدالله بن زبیر، 3- معاویه بن یزید، 4- مروان بن حکم، 5- عبدالملک بن مروان و 6- ولیدبن عبدالملک.
 
امام سجاد(ع) پس از شهادت پدر، در ایام اسارت و در شرایط اختناق، امامت را به عهده گرفت. این شرایط سخت تا پایان امامت وی ادامه یافت. مسعودی نوشته است: «قام ابومحمد علی بن الحسین(ع) بالامر مستخفیا علی تقیه شدیده فی زمان صعب: حضرت سجاد(ع) امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و درزمانی دشوار عهده دار گردید.»
 
در چنین مقطع زمانی، آیا امام(ع) می توانست دست به مبارزات سیاسی و فعالیت های گسترده فرهنگی و اجتماعی بزند؟ به نظر می رسد پاسخ منفی است به دو دلیل: 1- جو اختناق و کنترل شدیدی که حکومت ها پس از شهادت امام حسین(ع) به وجود آورده بودند؛ این اختناق سبب شد مبارزات سیاسی یا مسلحانه نتیجه ای جز هدر رفتن نیروها نداشته باشد. چنانکه مبارزات زمان آن حضرت تماما به شکست انجامید.
 
برای درک این وضعیت اسفبار توجه به دو روایت زیر سودمند است: الف) «سهل بن شعیب» یکی از بزرگان مصر می گوید: روزی به حضور علی بن الحسین(ع) رسیدم و گفتم: حال شما چگونه است؟، فرمود: فکر نمی کردم شخصیت بزرگی از مصر مثل شما نداند که حال ما چگونه است؟ اینک اگر وضع ما را نمی دانی، برایت توضیح می دهم: وضع ما در میان قوم خود مانند وضع بنی اسرائیل در میان فرعونیان است که پسرانشان را می کشتند و دخترانشان را زنده نگه می داشتند. امروز وضع ما چنان دشوار است که مردم با ناسزاگویی به بزرگ و سالار ما بر فراز منبرها به دشمنان ما تقرب می جویند.»
 
ب) زراره بن اوفی می گوید : دخلت علی علی ابن الحسین(ع) فقال: یا زراره الناس فی زماننا علی ست طبقات: اسد و ذئب و ثعلب و کلب و خنزیر و شاه فاما الاسد فملوک الدنیا یحب کل واحد منهم ان یغلب و لا یغلب واما الذئب فتجارکم یذمو(ن) اذا اشتروا و یمدحو(ن) اذاباعوا و اما الثعلب فهولاء الذین یاکلون بادیانهم و لایکون فی قلوبهم ما یصفون بالسنتهم و اما الکلب یهر علی الناس بلسانه و یکرمه الناس من شر لسانه و اما الخنزیر فهولاء المخنثون واءشباههم لایدعون الی فاحشه الا اءجابوا و اما الشاه بین اءسد وذئب و ثعلب و کلب و خنزیر» حضرت در این روایت حاکمان را به شیران درنده و مسلمانان را به گوسفندان اسیر در چنگ درندگان تشبیه کرده است.
 
2- شرایط ناسالم فرهنگی آن روزگار؛ براثر فعالیتهای ناسالم حکومت های وقت و انگیزه های مختلفی که در آن زمان وجود داشت مردم به طرف بی بند و باری سوق داده شدند و با چنین مردمی هرگزنمی شد کارهای بنیادی انجام داد مگر این که تحولی معنوی در آنان به وجود آید. در این موقعیت تمام تلاش حضرت سجاد(ع) این بود که شعله معنویت را روشن نگه دارد و این جز از راه دعاها و نیایش ها و تذکارهای مقطعی حضرت به خوبی از عهده آن برآمد، ممکن نبود.
 
در مورد رواج فرهنگ غلط بی بندوباری و فحشا در آن عصر، یکی از محققان می نویسد: «در مدینه مجالس غنا و رقص برپا می شد و چه بسا زنان ومردان با یکدیگر بودند و هیچ پرده ای نیز در میان نبود.(الشعر والغنافی المدینه و مکه ، ص 250) ... عایشه دختر طلحه مجالس مختلط از مردان و زنان برپا می کرد و در آن مجالس با فخر و مباهات آواز می خواند. (الاغانی، ج 10، ص57) ... مدینه پر از زنان آوازه خوان شده بود و آنها نقش فعالی در آموزش غنا به دختران و پسران و گسترش آوازه خوانی و اشاعه بی بندوباری و فساد داشتند ....»
 
در تاریخ الادب العربی، ج 2 ، ص 347 چنین آمده است: «گویی این دو شهر بزرگ حجاز(مکه و مدینه) را برای خنیاگران ساخته بودند تا آنجا که نه تنها مردمان عادی، بلکه فقیهان و زاهدان نیز به مجالس آنان می شتافتند.» در این موقعیت، امام سجاد(ع) برای تبیین معارف اسلام و برپا داشتن شجره اسلام و زنده نگه داشتن مشعل معنویت، از سلاح دعا استفاده کرد و بذر معنویت پاشید تا در موقعیت مناسب ثمر دهد.
 
یکی از نویسندگان معاصر درباره صحیفه سجادیه که در بردارنده دعاهای امام(ع) است. می نویسد: «... صحیفه سجادیه اساس اندیشه انقلابی را تشکیل داده و امت اسلامی نیز نیاز به تکیه گاهی کامل و انقلابی داشته است. نیاز امت در آن هنگام، سخن و یا اشعار کینه برانگیز و عواطف لحظه ای و زودگذر نبود، بلکه به یک نظریه کامل و انقلابی نیاز داشته است. امام زین العابدین(ع) این نظریه را تنها در صحیفه سجادیه که چکیده اصول تربیتی امام(ع) است تبیین نکرده، بلکه خود امام زبور ناطق بوده است.»
 
این نویسنده در مورد تأثیر صحیفه سجادیه در هدایت انقلابیان و حرکت های اسلامی می نویسد: «من گمان نمی کنم که پس از قرآن کتابی همچون صحیفه سجادیه باشد که این گونه قلب محرومان را تسلی بخشد و خون انقلاب را در رگهای مستضعفان به جوش آورد و دلهای مجاهدان را به درخشش خود روشن کند و هدایتگر انقلابیون در راه مبارزه باشد ...»
عنوان صحیفه، دعا و نیایش است؛ اما از موضوعات مبارزاتی و سیاسی تهی نیست.
 
در زمانی که اهل بیت(ع) در فشار به سر می بردند و امیرمؤمنان(ع) بر فراز منبرها لعن می شد، حضرت در دعای چهل و هفتم (دعای روز عرفه) به مسائل مهم زیر اشاره می کند: الف) مقام امارت و رهبری از آن اهل بیت(ع) است. ب) ائمه (ع) از هر پلیدی پیراسته و شایسته وساطت بین خالق و خلق اند. ج) دین به وسیله امام منصوب از سوی خداوند تقویت می شود. د) خدا اطاعت از ائمه را واجب ساخته است.
 
موارد زیر بر درستی این سخن گواهی می دهد: حضرت در دعای چهل و هشتم صحیفه به صراحت از مسائل زیر که جنبه سیاسی دارد یاد می کند: الف) مقام خلافت مخصوص خلفا و اصفیای الهی است. ب) مقام خلافت مورد یورش و غصب قرار گرفته است. ج) احکام خدا تبدیل گشته و کتاب خدا مورد غفلت قرار گرفته است. د) واجبات الهی تحریف شده است. ه) سنت پیامبر(ص) متروک گشته است.
 
در زمانی که اهل بیت(ع) در فشار به سر می بردند و امیرمؤمنان(ع) بر فراز منبرها لعن می شد، حضرت در دعای چهل و هفتم (دعای روز عرفه) به مسائل مهم زیر اشاره می کند: الف) مقام امارت و رهبری از آن اهل بیت(ع) است. ب) ائمه (ع) از هر پلیدی پیراسته و شایسته وساطت بین خالق و خلق اند. ج) دین به وسیله امام منصوب از سوی خداوند تقویت می شود. د) خدا اطاعت از ائمه را واجب ساخته است.
 
دعای چهاردهم هم سراسر شکوه از ستمگران است که در نظر آن حضرت مصداقی جز حکام وقت ندارد. در دعای بیستم صحیفه که دعای مکارم الاخلاق نام دارد حضرت در این دعا از خداوند می خواهد او را از سلطه ستمگران نجات بخشد و پیروزش سازد. حضرت درعای چهل و نهم از فراوانی دشمنانش و از برنامه های حساب شده آنان جهت آزار و حتی قتل امام به خدا شکوه می کند.


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | 17:14 | نویسنده : میلاد |

view-source:http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/defamotahar/3.jpg

ای کویر تو بهشت جان من

                    عشق جاویدان من ایران من

ای ز تو هستی گرفته ریشه ام

                    نیست جز اندیشه ات اندیشه ام

آرشی داری به تیر انداختن

                    دست بهرامی به شیر انداختن

کاوه آهنگری ضحاک کش

                   پتک دشمن افکنی ناپاک کش

رخشی و رستم بر او پا در رکاب

                  تا نبیند دشمنت هرگز به خواب

مرزداران دلیرت جان به کف

                 سرفرازان سپاهت صف به صف

خون به دل کردند دشت و نهر را

                باز گرداندند خرمشهر را

ای وطن ای مادر ایران من

               مادر اجداد و فرزندان من

خانه من بانه من توس من

               هر وجب از خاک تو ناموس من

ای دریغ از تو که ویران بینمت

               بیشه را خالی ز شیران بینمت

خاک تو گر نیست جان من مباد

              زنده در این بوم و بر یک تن مباد...


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | 17:13 | نویسنده : میلاد |


بمیرید، بمیرید، در این عشق بمیرید
                       در این عشق چو مردید، همه روح پذیرید
بمیرید، بمیرید وزین مرگ مترسید
                       کز این خاک بر آیید سمـــاوات بگیرید ...

برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | 17:11 | نویسنده : میلاد |


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, | 15:27 | نویسنده : میلاد |


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, | 19:27 | نویسنده : میلاد |


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, | 19:19 | نویسنده : میلاد |

بعد از شهادت امیرالمومنین علی (ع) همان طور که پیامبر (ص) سفارش کرده بود ، حضرت حسن (ع) امام شد .

امام حسین (ع) همیشه و از همه جا از حق برادرش دفاع می کرد . وقتی امام حسن (ع) مجبور شد صلح را قبول کند . امام حسین (ع) در برابر تصمیم برادرش تسلیم بود .

یک روز معاویه در حضور این دو برادر با بی شرمی از پدر عزیز آن ها بد گویی کرد . امام حسین (ع) بلند شد تا او را ادب کند ، امام حسن (ع) از برادرش خواست آرام باشد . امام حسین (ع) اطاعت کرد و نشست . آنگاه امام حسن (ع) با بیانی رسا و کوبند جواب معاویه را داد .

استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع و اطلاع به مدیر این وبلاگ عیبی ندارد .

 

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط میلاد     

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, | 17:22 | نویسنده : میلاد |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • تک جوک